قارچ کش اینوور حاوی سه ماده موثره پیراکلواستروبین (200 گرم بر لیتر) + پروپیکونازول (125 گرم بر لیتر) + فلوکساپیروکساد (زمیوم) (30 گرم بر لیتر) با سه نحوه اثر متفاوت میباشد.
طرز تهیه محلول بردو:
· ترکیب بردو باید به اندازه مصرف روزانه تهیه شده و از مصرف آن در روزهای بعد خودداری شود.
ملخ شاخک بلند پیشانی سفید
در ایران از جنس Dicticuse دو گونه D.albifrons و D.annaelisa Ram شناسایی شده است که در مناطق مختلف کشور از جمله آذربایجان غربی و شرقی ، مازندران (فرحبخش ، 1340 و فارسی (میرزایانسو همکاران ، 1354 ) انتشار دارد.
مناطق انتشار
گونه اول در شمال آفریقا ، آروپای جنوبی ، یوگوسلاوی ، رومانی ، بلغارستان ، اسراییل ، عراق ، روسیه (قفقاز) و قبرس انتشار داشته و در اغلب مناطق ترکیه نیز کم و بیش مشاهده مشاهده می شود . ولی تراکم گونه دوم نسبت به گونه اول بیشتر و سطح انتشار آن نیز وسیع تر است . این حشره در ایران از مناطق ساحلی دریای خرز (فرحبخش ،1340) و آذربایجان غربی و شرقی (ماکویی ، 1329) گزارش شده است .
شکل شناسی
d.albifronse به رنگ سبز زیتونی تیره است و در حدود 30-40 میلیمتر طول دارد. رانهای عقبی آن در حدود 35-45 میلیمتر است . شکم دارای لکه های تیره ای است . قاعده شاخکها زرد کمرنگ می باشد . زیر شکم به رنگ زرد و سطح پشتی آن سبزرنگ است . بال جلویی بلند تر از بال عقبی بوده و رگبالها به رنگ قهوه ای می باشند . تخمریز در حدود 20-26 میلیمتر طول دارد که راس آن متمایل به بالا و حاشیه اش داندانه دار است .
خسارت
گونه ها همه چیز خوار بوده وگاهی در گیاهان اهلی سبب خسارت می شوند . خسارت آنها مربوط به پوره ها و حشرات بالغ است .پوره ها از علفهای هرز و حشرات بالغ از برگ و ساقه گیاهانی نظیر گندم ، خربزه ، جو ،ذرت و دیگر گیاهان میزبان تغذیه می کنند حشرات کامل از ساقه گندم بالا رفته و باعث چروکیدگی دانه گندم و شکستگی خوشه می شود . در سالهای حمله ، خسارتهای قابل ملاحظه ای به گیاهان نامبرده وارد می کنند .
در ایران بنا به گزارش فرحبخش (1340 ) این حشره به پنبه ، توتون ، کنجد ، ذرت ، لوبیا ، باقلا ، گندم ، جو خربزه و گاهی نیز مو و سایر درختان میوه حمله کرده و با تغذیه از برگ ، ساقه های علفی ، کپسول میوه ، میوه های رسیده و بوته های جوان به این گیاهان ، خسارت وارد می کند .
ریست شناسی
این حشره زمستان را به صورت تخمهای ریز ، کشیده و سیاه رنگ که در دسته های کوچکی در یک یا دو حفره در خاک می گذارد سپری می کند . این تخمها 6 میلیمتر طول و 2 میلیمتر عرض دارند . در اوایل بهار پوره ها از تخم بیرون آمده و شروع به تغذیه از عفهای هرز می کنند و پس از مدتی که به آب و هوا بستگی دارد به رشد کامل خود رسیده و به تغذیه از گیاهان نامبرده می پردازند . گاهی دیده شده که به درخت مو و خوشه انگور و سایر درختان میوه هم حمله می کنند . حشرات کامل دارای رفتار همخواری نیز می باشند . این حشره در سال یک نسل دارد . ( زاهدی 1371)
روش های کنترل
الف- دشمنان طبیعی
زنبورهای خانواده Sphecidace از این حشره تغذیه می کنند ( زاهدی ، 1371)
ب) میکروبی
در مطالعات اخیر ، برخی از عوامل قارچی پاتوژن نظیر Beauveria bassiana و metarhizium anisopliae var acridium را به عنوان عاوامل موثر در کنترل ملخها معرفی کرده ئاند . به ویژه پاتوژن آخری به صورت تجارتی تهیه شده ودر کشورهای مختلف آفریقایی استفاده می شود (لنجوالد و همکاران ،1997)
ج) شیمیایی
در کنترل شیمیایی علیه این آفت می توان از سم دسیس به میزان 5/0-7/0 لیتر در هکتار و نیز از طعمه مسموم با استفاده از سم تیودیکارب (لاروین Df80 ( به نسبت یک درصد توصیه نمود.
علفکش انتخابی، سیستمیک، از گروه تریآزین
فرمولاسیون:
1.گزاپریم Gesaprim %80 WP
2. گزاپریم Gesaprim %50 P
تاریخ ثبت: سال 1347
نحوه اثر: بازدارنده انتقال الکترون در فتوسنتز(فتوسیستم 2) و تعرق و همچنین مداخله در سایر فرآیندهای آنزیمی در گیاهان حساس. گیاه ذرت توسط گلوتاتیون ترانسفراز(glutathione transferase)، سمیت این علفکش را از بین میبرد و از این جهت به آن مقاوم است.
نحوه جذب و انتقال درگیاه: به راحتی توسط ریشه گیاه جذب و از طریق آپوپلاست به اندامهای مختلف انتقال و در مریستمها و برگها تجمع مییابد. در عین حال این علفکش از طریق اندامهای هوایی نیز قابل جذب است.
علائم تأثیر در گیاه: توقف رشد در کلیه اندامهای گیاه سالم و در نهایت کلروز و نکروزه شدن بافتهای سبز
ماندگاری درخاک(نیمه عمر علفکش): دوام علفکش در خاک نسبتاً زیاد است و حداقل به مدت 12 ماه از زمان مصرف سم نمیتوان محصول دیگری (غیر از ذرت و سورگوم) در زمین کشت نمود.
علفهای هرز پهنبرگ و باریک برگ در مزارع ذرت ) 1 تا 5/1 کیوگرم آترازین + 5 لیتر آلاکر قبل از کشت یا بلافاصله بعد از کاشت و قبل از رویش[، سورگوم، نیشکر ] 5 کیلوگرم آترازین به تنهایی یا مخلوط با 4 کیلوگرم آمترین هنگام کشت(، مناطق غیر زراعی )30 کیلو آترازین + 15 کیلوگرم بروماسیل پس از رشد علفها(
علفهای هرز تک لپه ای و دو لپه ای یکساله در زمینهای جنگل کاری شده، گیاهان زینتی، جنگلها، تمشک، ذرت، ذرت شیرین
•میزان مصرف بسته به محصول، نوع خاک و نوع علف هرز متفاوت میباشد.
•در مزارع ذرت و ذرت شیرین به صورت کاربرد پیش رویش توصیه میشود.
•این علفکش جهت کنترل علفهای هرز پهنبرگ و کشیده برگ نیشکر و در هنگام کشت و قبل یا بعد از ظهور علفهای هرز و به مقدار5 کیلوگرم آترازین به تنهایی یا مخلوط با 4 کیلوگرم آمترین هنگام کشت و بعد از ظهور علفهای هرز توصیه میشود.
•در مناطق غیر زراعی به مقدار30 کیلوگرم آترازین + 15 کیلوگرم بروماسیل پس از رشد علفهای هرز کاربرد دارد.
•حداکثر دفعات سمپاشی یک مرتبه به میزان 3 لیتر در هکتار در مزرعه ذرت و ذرت شیرین و 1 بار در هرفصل برای نهالستان کاج، تمشک و نسترنها میباشد.
•آخرین نوبت سمپاشی 7 ماه قبل از کشت محصول جایگزین به جای ذرت، برای نهالستان کاج در فروردین ماه، برای تمشک قبل از ظهور نی ، برای نسترن قبل از آنکه علفهای هرز به طول 3 سانتی متری برسند، میباشد.
•تأثیراین علفکش بر روی ریشه علفهای هرز در صورت وقوع بارندگی افزایش مییابد، درهر حال وقوع بارندگی در 1 تا 2 ساعت بعد از سمپاشی مناسب نیست.
•افزایش شدت نور موجب گسترش سریعتر علائم تأثیر در گیاه میشود.
•طی سالهای اخیر دوز مصرف این علفکش از 5 به 5/1 تا 3 کیلوگرم در هکتار کاهش یافته و طرز مصرف از پیش رویشی به پس رویشی تغییر یافته است. در حالت اخیر آترازین همراه علفکشهایی نظیر متریبوزین جهت کنترل علف هرز اویارسلام (تا مرحله گل دهی) در زراعت نیشکر استفاده میشود. در این شیوه بخشهای هوائی اویارسلام نیز کنترل گردیده و گیاه نیشـکر فرصت ادامه رشد پیدا می کند.
•دوزهای بالا برای خاکهای سنگین و هوموسی و مناطقی است که متوالیاً زیر کشت ذرت قرار می گیرند.
• تأثیر آترازین در خاکهایی با مواد آلی بیشتر کاهش مییابد. این علفکش برای خاکهای حاوی بیش از 10 درصد مواد آلی توصیه نمیشود.
•کاربرد این علفکش در فصل کاشت تمشک توصیه نمیشود.
•سمپاشی آترازین روی کاج نوئل توصیه نمیشود.
•برای کنترل علفهای هرز در جنگلهای کاج، سم پاشی سراسری با آترازین طی ماههای بهمن تا فروردین صورت گیرد.
•تأثیر این علفکش روی پنجه مرغی و ارزنهای وحشی نسبتاً ضعیف است.
•کاربرد مداوم علفکش آترازین(وهمچنین سایر تریازینها) منجر به افزایش نژادهای مقاوم علفهای هرز میشود.
•با توجه به دوام زیاد آترازین در خاک، باید انتخاب گیاه زراعی جهت کاشت در فصل بعد با دقت صورت پذیرد و از کاشت گونههای حساس در تناوب خودداری شود.
•جذب برگی آترازین بسیار ناچیز و در صورت کاربرد آن با مویانها، جذب از طریق برگها نیز افزایش مییابد.
•احتمال آسیب ناشی از بقایای این علفکش بر روی گیاهان زراعی حساس وجود دارد.
•بارآنهای سنگین پس از سمپاشی باعث شستشوی علفکش می شوند.
ملاحظات زیست محیطی:
•میزان سمیت( LD50،LC50،EC50):1869 میلیگرم بر کیلوگرم برای پستانداران، 940 تا 19650 میلیگرم بر کیلوگرم برای پرندگان و 3/4 تا 76 میلیگرم بر لیتر برای ماهیها.
•کاربرد وسیع این علفکش برای محیط زیست خطرناک است.
•آترازین از جمله علفکشهایی است که کاربرد مداوم آن موجب بروز مقاومت در علفهای هرز میشود.
•آترازین برای موجودات آبزی بسیار سمی میباشد و روی محیطهای آبی اثرات سوء طولانی مدت دارد. از این جهت باید از آلوده کردن نهرها و آبهای سطحی خودداری کرد.
•برای کاهش حرکت و شستشوی آترازین از سطح خاک (مخصوصاً در خزانه درختان جنگلی)،کشاورز باید بین مناطق تیمار شده و آبهای سطحی، نواری به عرض 6 متر از گونههای گرامینه کشت کند.
atrazine
روش صحیح کوددهی در باغات به صورت چاله کنی (چالکود):
1- انتخاب محل مناسب برای احداث چاله ها به فاصله 20/1 الی 5/1 متر از تنه اصلی درخت در محل سایه انداز می باشد.
2- تعداد چاله ها حداقل 2 تا 4 عدد در اطراف تنه درخت می باشد.
3- ابعاد چاله ها به اندازه 50 در 40 سانتی متر می باشد.
4- خاک درون چاله تماما بیرون ریخته شود.
5- کودهای شیمیایی توصیه شده با 5 کیلوگرم کود دامی پوسیده مخلوط ودر ته چاله ریخته گردد.
6- بقیه چاله ها با کود دامی پوسیده پر شود.
7- چاله ها در مسیر آبیاری احداث گردد.
8- بلافاصله پس از کوددهی چاله ها آبیاری شود.
بیماری آتشک سیب و گلابی :
آتشک از قدیمی ترین بیماری های باکتریائی است و میتواند بیش از 75 نوع درخت و بوته از خانواده Rosacea را مورد حمله قرار دهد .
این
بیماری در درختان سیب و گلابی بیشتر مخرب است .
باکتری عامل بیماری در شانکر های نسبتاً فرو رفته زمستان گذرانی کرده و در بهار،
زمانی که دمای محیط مساعد باشد و باران های مکرری روی دهد باکتری شروع به فعالیت
کرده و به سرعت زیاد شده و با کمک حشرات ، باران و باد پراکنده می شود
شرایط شیوع بیماری:
از بین رفتن کودهای حیوانی
در داخل طویله و یا بعد از خارج نمودن کود از طویله چنانچه رعایت اصول در نگهداری ان نشود انتقال به مزرعه قسمت عمده ان از بین خواهد رفت . بنابراین از زمان تولید تا انتقال به مزرعه از راههای مختلفی خاصیت این کودها بشرح زیر از بین خواهد رفت .
- از بین رفتن مواد مایع داخل کود :